روزی شیخ ابو سعید ابوا الخیر می گذشت با صوفیان فراجائی رسید که چاه طهارت جای پاک همی کردند و نجاست بر راه بود صوفیان همه به یک سوی گریختند و بینی بگرفتند و شیخ بایستاد و گفت: «ای قوم، دانید که این نجاست فرامن چه می گوید؟» می گوید که : «دی در بازار بودم، همه کیسه های خویش بر من همی افشانیدید تا مرا به دست آورید یک شب با شما صحبت بیش نکردم، بدین صفت گشتم مرا از شما می باید گریخت یا شما را از من؟»و به حقیقت چنین است که آدمی در این عالم در غایت نقصان و عجز و ناکسی است و روز بازار وی فردا خواهد بود اگر کیمیای سعادت بر گوهر دل افکند تا از درجه ی بهایم به درجه فرشتگان رسد و اگر روی به دنیا و شهوت دنیا آرد، فردا سگ و خوک را بر وی فضل بود که ایشان همه خاک شوند و از رنج برهند و وی در عذاب بماند پس چنان که شرف خود بشناخت، باید که نقصان و بیچارگی خود بشناسد که معرفت نفس از این وجه هم مفتاحی است از مفاتیح معرفت حق تعالی.و این مقدار کفایت بود در شرح خویشتن شناسی که چنین بیش از این که گفته آمد، احتمال نکند و بالله التوفیق.کیمیای سعادت «غزالی»کانال_عرفای_کهنبرچسبها: عرفانی بخوانید, ...ادامه مطلب
همراه بسیار است، امّا همدمی نیستمثل تمام غصّهها، این هم غمی نیستدلبستهی اندوهِ دامنگیر خود باشاز عالم غم دلرباتر عالمی نیستکار بزرگ خویش را کوچک مپنداراز دوست دشمن ساختن، کار کمی نیست!چشمی حقیقتبین کنار کعبه میگفت:"انسان" فراوان است، امّا "آدمی" نیستآن قلّهی قافی که میگویند، عشق است/ در فکر فتح قلّهی قافم، که آنجاستجایی که تا امروز بر آن پرچمی نیست...#فاضل_نظری#فقط_شعر_و_غزلشما هم به جمع بیش از ۵۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... , ...ادامه مطلب
دلنوشتههر آدمی برای خودش فصل پنجمی داردکه تکلیف تمام فصل هایشرا روشن میکند.حال و هوای هر چهار فصلشبه حال و هوای ان فصل بستگی دارد،اگر ابری باشد تمام فصل هایش ابری است،بارونی باشد، بارونی،آفتابی باشد، آفتابی است.میگفت،فصل پنجم فصل دل آدم هاست.حال دل اگر خوش باشدهمیشه بهاراست ، همه جا پر گل و بلبل حال دل اگر ناخوش باشدهر فصل پاییز است،سرد و غم انگیز و برگ ریز که پایان ندارد .https://t.me/hayatarefanehبرچسبها: اجتماعی بخوانید, ...ادامه مطلب