این رقص موج زلف خروشندهء تو نیستاین سیب سرخ ساختگی، خندهء تو نیستای حُسنت از تکلّف آرایه بی نیازاغراق صنعتی است که زیبندهء تو نیستدر فکر دلبری ز من بینوا مباشصیدی چنین حقیر، برازندهء تو نیستشبهای مه گرفته مرداب بخت منای ماه! جای رقص درخشندهء تو نیستگمراهی مرا به حساب تو می نهنداین کسر شأن چشم فریبندهء تو نیستای عمر! چیستی که به هرحال عاقبتجز حسرت گذشته در آیندهء تو نیست.#فاضل_نظری | #کتاب | #اغراقبرچسبها: فاضل نظری بخوانید, ...ادامه مطلب
خفته در چشم تو نازیست كه من می دانمنگهت دفتر رازیست كه من می دانمقصه یی را كه به من طره ی كوتاه تو گفترشته ی عمر درازیست كه من می دانمبی نیازانه به ما می گذرد دوست ، ولی...سینه اش بحر نیازیست كه من می دانمگرچه در پای تو خاموش فتادست ای شمعسایه را سوز و گدازیست كه من می دانمیك حقیقت به جهان هست كه عشقش خوانندآن هم ای دوست مجازیست كه من می دانم " غلامرضا طریقی " , ...ادامه مطلب