دوش به خواب دست به زلف تو بود حال خراب مست به زلف تو بود من کجا زلف درازش کجا ؟ بخت کجا بوسه نازش کجا؟ گفت : به پیش ، دولت تو امده خورده ورق ، دنوبت تو امده بوسه بزد ، درد فراقش نماند کهنگی زخمه ی داغش نماند تشنه همی منتظر اب بود دیده مرا عاشق بی تاب بود گفت به صبر اجر دهند ، صبر کن دهر طلبی زجر دهند ، صبر کن دست بدان ماه رسید ، ماه شد سائل واصل به برش شاه شد گفت : بگو قصه ی این سالها نقش و خی,مثنوی,هوایی ...ادامه مطلب