ای داغ نهاده به دل عاشق خسته
وآنگه که نهاده , خودش زود برسته
بسته دل و جانم به همه تار وجودش
رفت از دیارم که گویا به عشق عهد نبسته
تو نیز دهی تار وجودت به دلی , زار
آنگه بدانی که به این دل چه نشسته
ما نیز چو تو دل بشسکتیم و برفتیم
امروز دو چندان دل ما نیز شکسته
این آینه ی دهر چه زیبا بنماید همه افعال
صد شکوه برند پیش خدا دسته به دسته
غافل که ز ماست هر چه رسد از در و دیوار
از غیر نبود , خویش نگر کز تو بجسته !!!
" یوسف "
معرفت حضرت باریتعالی...
ما را در سایت معرفت حضرت باریتعالی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : imarefateyare بازدید : 185 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 20:53