معرفت حضرت باریتعالی

متن مرتبط با «باشد» در سایت معرفت حضرت باریتعالی نوشته شده است

اگر کسی در وقت سخن گفتن ما می خسبد، آن خواب از غفلت نباشد، بلکه از امن باشد

  • @molanatarighatاگر کسی در وقت سخن گفتن ما می خسبد، آن خواب از غفلت نباشد، بلکه از امن باشد - همچنانکه کاروانی در راه صعب مخوف در تاریکی شب می رود و می رانند از بیم، تا نبادا که از دشمنان آفتی برسد. همین که آواز سگ یا خروس به گوش ایشان رسد و به ده آمدند، فارغ گشتند و پا کشیدند و خوش خفتند. در راه که هیچ آواز و غلغله نبود، از خوف خوابشان نمی آمد؛ و در ده به وجود امن، با آن همه غلغله سگان و خروش خروس، فارغ و خوش در خواب می شوند.سخن ما نیز از آبادانی و امن می آید و حدیث انبیا و اولیاست. ارواح چون سخن آشنایان می شنوند، ایمن می شوند و از خوف خلاص می یابند؛ زیرا از این سخن بوی امید و دولت می آید -همچنانکه کسی در تاریکی شب با کاروانی همراه است؛ از غایت خوف هر لحظه می پندارد که حرامیان با کاروان آمیخته شده اند، می خواهد تا سخن همراهان را بشنود و ایشان را به سخن بشناسد. چون سخن ایشان می شنود، ایمن می شود.قُل یا مُحَمد اِقرأ، زیرا ذات تو لطیف است، نظرها به او نمی رسند. چون سخن می گویی، در می یابند که تو آشنای ارواحی؛ ایمن می شوند و می آسایند. سخن بگو.فیه ما فیهمولوی پیام عرفا @molanatarighatبرچسب‌ها: فیه ما فیه بخوانید, ...ادامه مطلب

  • غزل همه سوختن است اینجا ، که " آن " مجاز باشد

  • شب عاشقان بی‌دل چه شبی دراز باشدتو بیا کز اول شب در صبح باز باشد..., ...ادامه مطلب

  • مسئله اساسی این است که انسان در برابر دو راه «هَدَيْناهُ النَّجْدَيْنِ» انتخاب کننده باشد

  • اولویت‌تان خدمت بیشتر باشد.

  • ∞ــحیاتـღ﴾﷽﴿ღـانسانیــ∞, ...ادامه مطلب

  • شعر ظلم است تو باشی و هوا سرد نباشد

  • ظلم است تو باشی و هوا سرد نباشددرمان بشوی بر دل من درد نباشداز کوچه ی ما رد بشوی دیر بفهممخواهش شوم و وقت عقبگرد نباشدسخت است تو فردین شوی و شب سر راهمیک بی صفت جانی ولگرد نباشدغیر از تو کسی خواستگارم شده باشددر چشم پدر بهتر از او مرد نباشدبی شرط و شروطی بشوم راهی بخت وکس با خبر از حالم و همدرد نباشدمن ساده بخندم به تو و این گذر سختفردا سخنی غیر خودش کرد نباشدمن مادر خوبی بشوم یک زن کاملبر روی زمان دکمه ی برگرد نباشدحالا که کسی نیست بیا و بغلم کناصلا به جهنم که هوا سرد نباشد ...#مریم_صفری#فقط_شعر_و_غزل شما هم به جمع بیش از ۵۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... , ...ادامه مطلب

  • غزل تو را به که بسپارم که دلشوره ام نباشد ای ماه

  • گناه تو ای فرشته ی من ، عشق پاکت بود زین رو این شاعر ، عاشق سینه چاکت بود که گفته که ماه بوی عشق ندارد به زمین این شعرها حاصل از آن شمیم دل خاکت بود شور تو مرا به کودکی بُرده، خدا نکُشد تو را دیدی این مرد تشنه ی خنده ی طربناکت بود به هوش بودم که دل به نو جوانی چو تو نسپُرم بلا از شور مضاعف تو و چشمان نمناکت بود مرا به دریای عشقت کشاندی به صد حیله دلم امروز شاهد طلوع طربناکت بود تورا به که بسپارم جز خدا ، که دلشوره ام نباشد؟  فدایی تو امانت دار خوبی نبوده، شرمناکت بود تو پاکی به دل و جان چو ماه میان برکه به تلالوء گلبرگ گلهای باغچه ی مان به چشمم خاشاکت بود " یوسف"  , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها