هزار طلوع خورشید , چه ثمر ؟ تو را می خواهم چه سود هزار هزار گردش قمر ؟ تو را می خواهم تو با حجمِ دردِ همه ی عالم دلنشینی به جان من ای مرا دردِ تو شرین تر از شکر تو را می خواهم مرا مران ز خود که گنه باشد دل شکستن ضعیف به محبتت سبز کن مرا , نه تبر تو را می خواهم تو آرزوی همه شهری ! چگونه تا تو رسم بگو عزیز ؟ زین شهر کسی به دلت نهاده اثر؟ تو را می خواهم محال است دعاهای شبانه ی من به آسم,تورا,خواهم ...ادامه مطلب
هزار طلوع خورشید , چه ثمر ؟ تو را می خواهم چه سود هزار هزار گردش قمر ؟ تو را می خواهم تو با حجمِ دردِ همه ی عالم دلنشینی به جان من ای مرا دردِ تو شرین تر از شکر تو را می خواهم مرا مران ز خود که گنه باشد دل شکستن ضعیف به محبتت سبز کن مرا , نه تبر تو را می خواهم تو آرزوی همه شهری ! چگونه تا تو رسم بگو عزیز ؟ زین شهر کسی به دلت نهاده اثر؟ تو را می خواهم محال است دعاهای شبانه ی من به آسما,خواهم ...ادامه مطلب