رنجِ عشقم را تو میدانی و غرقِ حیرتمدر دلِ ویرانه مهمانی و غرقِ حیرتمدر میانِ ماهِ کامل گرچه میبینم تو رادر خودِ آیینه پنهانی و غرقِ حیرتمهمچو یک گُل در خزانِ ذهنِ خواب آلودهامتا همیشه سبز میمانی و غرقِ حیرتممیرسد بر شامهام هر لحظه بوی خوب توعِطرِ صدها باغو بستانی و غرقِ حیرتمباز میآیی به خوابم همچو شبهای دگرشعرِ جانسوزِ مرا خوانی و غرقِ حیرتممیرسد هر دم طنینی از صدایت بی گمانگرمِ نجوایی و گریانی و غرقِ حیرتمبر مزارِ آرزویم همچو ابری دائمیاشک میباری ؛ چو بارانی و غرقِ حیرتمگر فراموشت نکردم ؛ این هم از لطفِ خداستدر دلِ بشکسته چون جانی و غرقِ حیرتم#سید_ناصر_عسگرپور#فقط_شعر_و_غزلشما هم به جمع بیش از ۵۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... , ...ادامه مطلب