روزی شیخ ابو سعید ابوا الخیر می گذشت با صوفیان فراجائی رسید که چاه طهارت جای پاک همی کردند و نجاست بر راه بود صوفیان همه به یک سوی گریختند و بینی بگرفتند و شیخ بایستاد و گفت: «ای قوم، دانید که این نجاست فرامن چه می گوید؟» می گوید که : «دی در بازار بودم، همه کیسه های خویش بر من همی افشانیدید تا مرا به دست آورید یک شب با شما صحبت بیش نکردم، بدین صفت گشتم مرا از شما می باید گریخت یا شما را از من؟»و به حقیقت چنین است که آدمی در این عالم در غایت نقصان و عجز و ناکسی است و روز بازار وی فردا خواهد بود اگر کیمیای سعادت بر گوهر دل افکند تا از درجه ی بهایم به درجه فرشتگان رسد و اگر روی به دنیا و شهوت دنیا آرد، فردا سگ و خوک را بر وی فضل بود که ایشان همه خاک شوند و از رنج برهند و وی در عذاب بماند پس چنان که شرف خود بشناخت، باید که نقصان و بیچارگی خود بشناسد که معرفت نفس از این وجه هم مفتاحی است از مفاتیح معرفت حق تعالی.و این مقدار کفایت بود در شرح خویشتن شناسی که چنین بیش از این که گفته آمد، احتمال نکند و بالله التوفیق.کیمیای سعادت «غزالی»کانال_عرفای_کهنبرچسبها: عرفانی بخوانید, ...ادامه مطلب
دید عجب جایگاه باعظمتی دارد. پرسید: آقا! جای شما تا کجاست؟ گفت: دنیا را میبینی، سه تا از این دنیا، مال من است! بعد پرسید: آقا! کوچکترینش برای انسانها چیست؟ گفت: برای کمترین انسانهای مؤمن در جنّت، نصف دنیاست!آن شخص محضر آیتالله العظمی بهجت(اعلی اللّه مقامه الشّریف) رفت و گفت: آقا! من چنین خوابی دیدم؟ آقا فرمودند: خواب مبارکی است، درست هم هست، ایشان درست بیان کردند. آیتالله مولوی قندهاری(اعلی اللّه مقامه الشّریف) هم فرمودند: همین است، درست بیان کردند.لذا حتّی یک خانه چند هزار متری و ... هیچ است، آنها که دنبال چپاول هستند، چه گیرشان میآید؟ نهایتش یک خانه هزار متری است، غیر از این که نیست. امّا اینها هیچ است و برای آن عالم به اندازه یک بند انگشت هم نیست. البته ما داریم از بعد مادّیش را عرض میکنیم.✍, ...ادامه مطلب
هنرمند كسى است كه اول عاشق شود و سپس با عشق زيبايى را صيد كند، زيرا زيبايى در همه چيز جلوهگر است، حتى در ذات كوچك عالم نيز حضور دارد. خداى متعال در بسط اين زيبايى مىفرمايد:وَ لَكُمْ فِيها جَمالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَ حِينَ تَسْرَحُونَ.براى شما زيبايى است در كيفيت بازگشت دادن گوسفندان، شبانگاه از چراگاه و نيز در نحوۀ رها كردن آنها در بامداد به سوى چراگاه.هنرمند اين زيبايى را بايد به تصوير بكشد يا بنويسد يا بخواند. كسى كه زيبايى را در عالم هستى مىشناسد و آن را صيد مىكند، «رند» است و ابزار صيد او نيز «نظربازى» است، يعنى ديدۀ جمالبينى و زيباشناسى پيدا كردن است. كسى كه عاشق و رند و نظرباز باشد، در واقع هنرمند واقعى است؛ به قول حافظ:عاشق و رند و نظربازم و مىگويم فاش تا بدانى كه به چندين هنر آراستهام بنابراين اولين اصل در مكتب جمال، اصالت زيبايى است كه همان تجلى اسم جمال الهى مىباشد. دومين اصل اينكه عشق زاييدۀ همين جمال است.در ازل پرتو حسنت ز تجلى دم زد عشق پيدا شد و آتش به همه عالم زد و در جاى ديگر فرموده است:در ازل دادهست ما را ساقی لعل لبتجرعه جامی که من مدهوش آن جامم هنوزپس، از نظر حافظ، كسى كه عاشق نيست، زيباشناس هم نيست، بلكه مرده است.هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشقبر او نمرده به فتوای من نماز کنیدو چون جمال تجلى جاريه است، لذا مىتوان از عشقهاى مجازى براى رسيدن به عشق حقيقى قنطره ساخت.هر گل نو که شد چمن آرایز اثر رنگ و بوی صحبت اوست «رند» كسى است كه پل، ايجاد مىكند و از عشق مجازى به عشق حقيقى مىرسد، يعنى به وسيلۀ بالهاى زمينى به بامهاى آسمانى مىرسد و اگر تجلى آسمانى نباشد، انسان عشق زمينى را نيز رها مىكند، زيرا غرض عشق حقيقى ا, ...ادامه مطلب