☀️#حجابعلموعقل#حجابعرفان◽️هر موقع علم و عقل به عنوان دو امتیاز، عامل آرایش و غرور «من» انسانی تلقی گردند، تبدیل به یک حجاب شده و حجابساز می شوند. ◽️همچنین است خودِ عرفان که حتی در بالاترین درجاتِ سلوک نیز، اگر به عنوان امتیاز و وسیلهی آرایشِ ذات تلقی شود، حجابی ضخیم میشود که دیدهی دل را از شهودِ وجهُ اللهِ اعظم میپوشاند.آری، بلکه باید گفت:عرفان اگر به شکل حجاب در آید، از حجاب علم و عقل ضخیمتر میشود.نخست عبارت زیر را از کتاب اشارات و تنبیهات، موردِ دقت قرار میدهیم و آنگاه ضخیمتر بودنِ حجابِ عرفان را از حجابِ علم و عقل متذکر شویم:التفات به امورِ دنیوی که عارف باید از آن ها منزه باشد، موجبِ اشتغال روح به علایقِ دنیوی میشود، و اعتنا به اطاعتِ نفس، ناتوانی است و سرور و ابتهاج به آرایشِ ذات به جهتِ عرفان، اگرچه آن آرایش به جهتِ تخیلِ ارتباط با حقّ جلّ و علا باشد، گمراهی است.و فقط روی نمودن با تمام ذات به بارگاهِ حق، رهاشدن از ماسوای حق است.باز در همین کتاب آمده است:◽️هرکس که عرفان را برای خودِ عرفان بخواهد، او زینتی برای ذاتِ خود خواسته است؛◽️و اگر کسی عرفان را دریابد، به طوری که توجهی به خودِ حالتِ عرفانی نداشته باشد، بلکه خودِ معروفِ خداوند سبحان را دریافت نماید، در دریای وصال غوطهور شده است.اما اینکه حجاببودنِ عرفانِ استخدام شده برای #تورمِ «خودِ طبیعی»، ضخیمتر از حجابِ علم و عقل است، بدین جهت میباشد که:◽️هر انسانِ عاقلی که از ارزش و هویتِ علم و عقل و کاربردِ آن دو اطلاعی داشته باشد، به خوبی میداند حقایقی که آن دو عنصر میتوانند در اختیار انسان بگذارند، نسبی و محدود و وابسته میباشند؛◽️ بنابراین، توجه به این مساله که علم و عقل کمتر از آنند که بتوانند روحِ , ...ادامه مطلب
☀️كجايند شيفتگان حقيقت؟كه در پيشگاه ِبايد، سر و دستار ندانند كه كدام اندازند!حقيقت چيست؟كجا است؟ چگونه است؟ نزد كيست؟ چه طعم و رنگ و بويی دارد؟ آيا او نيز توهم است؟ آيا جز مرگ، راهی به آن نيست؟ باور كنيم دعوی مرگ را و نويدهای دلبرانهاش را؟كسي نيست كه آبی بر سر و روی اين خواب گران بپاشد؟خير نبيند آنكه بيدار است و بيدارم نمیكند!با شما #رازی بگويم:راز آن نيست كه نمیدانيد و شايد روزی بدانيد؛ راز، همانهايی است كه میدانيد، اما نمیدانيد كه میدانيد. گمراهتر از جهل مركب، علم بسيط است؛يعنی جهل به دانش؛ يعنی گدايی در شهری كه خشتخشت آن مال ما است؛يعنی چشم خود را نديدن، پای خود را لگد كردن، كلاه از سر خود برداشتن؛ يعنی نقشهای قاليچهای كه هر روز لگدش ميكنی، اما دلفريبی رنگهايش، هرگز تو را از رفتن و نديدن باز نداشته است. راز، در ميان مجهولات ما نيست؛ در پيشانی معلومات ما میدرخشد. انكار نبايدش كرد تا راز بودنش را بنمايد:راز جز با رازدان انباز نيستراز در گوش منكر راز نيستمردم!بدانيد كه چيزی را از ما پنهان میكنند. ماجراهاست در پشت ديوارهای اين اتاق بی در و پنجره. گوش بگذاريد و چشم بماليد كه شايد چيزكی بشنويد يا ببينيد.بنگريد صداقت قرآن را:وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًاشما را از علم نصيبی نيست، مگر اندكی.الهی؛قطرهٔ دانش كه بخشيدی ز پيشمتصل گردان به درياهای خويش#رضا_بابایی@molanatarighat بس که جستم تا بیابم من از آن دلبرنشانتا گمان اندر یقین گم شد یقین اندر گمانتا که میجستم ندیدم تا بدیدم گم شدمگم شده گم کرده را هرگز کجا یابد نشاندر خیال من نیامد در یقینم هم نبودبی نشانی که صواب آید ازو دادن نشانچند گاهی عاشقی برزیدم و پنداشتمخویشتن شهره بکرده کو چنین و من چنان, ...ادامه مطلب
مقام علمی حضرت زهرا سلام الله علیها در بیان آیت الله العظمی جوادی آملیپایگاه اطلاع رسانی اسراء:آیت الله العظمی جوادی آملی در جلسه درس امروز خود (16 آذر 1401) با اشاره به ایام #فاطمیه، اظهار داشتند: این ایام، ایام فاطمیه است که باید ذکر مصیبتی داشته باشیم، اما اولی در ذکر مصیبت اینها، بازگویی معارف اینها و فضائل علمی اینهاست.▫️ معظم له سپس به ذکر حدیثی از کتاب شریف کافی پرداختند و ابراز داشتند: مرحوم کلینی (رضوان الله تعالی علیه) در کتاب شریف کافی در جلد اول «بَابُ جَوَامِعِ التَّوْحِید» یک روایت مفصلی را از وجود مبارک حضرت امیر نقل می کند «وَ هَذِهِ الْخُطْبَةُ مِنْ مَشْهُورَاتِ خُطَبِهِ ع» این خطبه ای که از اول از اینجا شروع می شود که در جنگ با معاویه در دوره دوم وقتی مردم جمع شدند فرمود: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْأَحَدِ الصَّمَدِ الْمُتَفَرِّدِ الَّذِی لَا مِنْ شَیءٍ كَانَ وَ لَا مِنْ شَیءٍ خَلَقَ مَا كَانَ» این خطبه مفصل است، و اگر کسی بخواهد موحدانه بیندیشد، براهین را از همین می شود گرفت. بعد فرمایش مرحوم کلینی این است: اگر جن و انس جمع بشوند، پیغمبر در بین اینها نباشد، فقط موجودات عادی باشند، بشر باشد و جن، بخواهند مثل حضرت امیر (سلام الله علیه) درباره توحید سخن بگویند که پدر و مادرم فدای او «مَا قَدَرُوا عَلَیهِ» ممکن نیست. و اگر حضرت گره را باز نمی کرد، این شبهه برای خیلی ها می ماند و زمین گیر می کرد.▫️ ایشان در تبیین مطلب اظهار داشتند: یک شبهه ای است که از دیرباز پیش ملحدان و منکران توحید بود و آن اینکه خدایی که شما می گویید موجود است از چیست؟ خدا یا «من شیء» است یا «من لا شیء». از دو طرف نقیض که بیرون نیست. اگر «من شیء» باشد پس قبل از خدا چیزی بود و خدا از آ, ...ادامه مطلب