به گمانم اگر قرار باشد از دو چیز به عنوان آفتِ ایمان نام ببریم، یکی غرور است و دیگری ریا. این دو بلیّهٔ عظیم، که در عرفانِ راستینِ خراسان، همواره مطرود بوده است. از خرقانی بشنویم:درخواستم از حق تعالی که: �مرا به من نمای، چنانکه هستم.�مرا به من نمود با پلاسی شوخگن [=جامهٔ پشمینِ کثیف و آلوده]؛ و من همی درنگریستم، و میگفتم: �من اینم؟�ندا آمد که: �آری.�گفتم: �آن همه ارادت و خُلق و شوق و تضرّع و زاری چیست؟�ندا آمد که: �آن همه ماییم، تو اینی!�#خرقانی#عرفان@ghozidehha بخوانید, ...ادامه مطلب
برای غزلهایم همه به انتظارند ولی تو نه تا ورودم به شهر ثانیه شمارند ولی تو نه تو از تبار غروری که دل نمی دهی به عشق چقدر به عشق به شهر گرفتارند ولی تو نه شکار صیدی چو تو مشکل است چاره کجاست همه تشنه ی محبت و مهر و گفتارند ولی تو نه نکند خدای نکرده دلت بند کسی باشد وای به من همه شان محکوم سنگ باران و بد کردارند ولی تو نه از این همه آدم یکی آرزوی من است , ای خدا بگو اگر تقدیر نیست , فرشته ها مرگم بنگارند ولی تو نه " یوسف " ,غزا,تبار,غروری,نمی,دهی,عشق ...ادامه مطلب