معرفت حضرت باریتعالی

متن مرتبط با «دریا» در سایت معرفت حضرت باریتعالی نوشته شده است

غزل جاری رودم ، به دریا نمی رسم

  • جاری رودم ، به قصّه ی دریا نمی رسم کافری شکاک ، که به معنا نمی رسم بند زمینم ، از دلِ هرزه ی پَستِ خویشسنگینم چونان درخت ، به بالا نمی رسمیوسُف نی ام ، که از دام هوس فرار کنم یوسُف به جای خود ، به زلیخا نمی رسم از بس غبار گرفته جانِ مرا ، رنگِ زنگارمپنهانم از حجم حجاب ، به هویدا نمی رسمدر حُزنِ اصحابِ یمینم و داغ اصحابِ شِمالدر فرمانِ ابلیس ، سلامت به عقبی نمی رسم از خشکیِ مَحَبّت است ، خشکیده چشمپا می گیرم ، نَه دست ، به هیچ جا نمی رسماین کیسه ی تُهی ، ز صد جا پاره است تَهَش دارم یقین ، از پسِ این همه ابتلا نمی رسم دنیا می خواند مرا ، به برقِ آرزوهای عدیدچرا هر چه می دَوم ، بدان صدا نمی رسم ؟از غفلتِ اهلِ دل است ، که بیراهه می رومبی خوبان فرزانه طریق ، به خدا نمی رسم" یوسف "برچسب‌ها: یوسف بخوانید, ...ادامه مطلب

  • غزل ساحا افتاده ام کاش به دریا شوم

  • ساحلِ افتاده ام  کاش  به  دریا شوم خسته ز هجران تو , بادیه , صحرا شوم   کاش رسد تا خبر : " از تو خبرها گرفت" زین  خبر ناشده  ,  عاشقِ  نو پا شوم   ای همه ی جان من کن گذری تا که من عشقِ محالِ  تو را  شهره به دنیا  شوم   خنده ی غم می زنم طعنه ی اغیار را آب گذشته ز سر  باد  که رسوا شوم   خطِ جنونم تویی شعر و فنونم تویی سرِّ  کنونم تویی  گاه  به  آوا شوم   کی سبُکم می کنی جان ز ثقل غمت شب زهجوم خیال خ,ساحا,افتاده,دریا ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها