چه قدر ؟ به عُمرم ، هوای دلتنگ پاییز دیدمبسی از این شهر ، بلای چنگیز دیدمچه مَردُمی با صفا و لطیف دارد شمالمحبت را ، به چشمان اهالی جالیز دیدمکدام مدرسه ؟ جز چشمت ! درس عشق می دهدبه وقت هنر های تو ! خود را بی چیز دیدمتو ای درختِ ممنوعه ی غزل های بوسه امبه هر قافیه تنگی ! سایه را ، اسرار آمیز دیدمدر این میخانه ی شهر ، همه زخمِ " یکی "دارندکه ساقی را هم قدح به دست ، اشک ریز دیدمتو را نمی شود خواست ، مگر در سایه ی خیالدوش به وقتِ عبورِت ، شکستِ پرهیز دیدمبخند که در قمار عشق ، برنده معشوق استکه شکستگان حریمت را ، بلاخیز دیدم من از حراج دلم ، چه دارم ؟ جز مشتی شعرالحمدالله ، که جان را ز عشقت ! لبریز دیدم" یوسف "برچسبها: یوسف بخوانید, ...ادامه مطلب
✍ در رابطه ای که حرفی برای گفتن نداشته باشید، جنس رابطه خوب نیست هردو_بخوانیم←برخی رابطه ها اگر موضوعات عمومی و روزمره را مثل: احوالپرسی ، گزارش روزانه فردی ، خرید کردن ، بیرون رفتن و مهمانی ها و ... را از آن گرفت ، هیچ حرفی و کلامی با یکدیگر ندارند !←هرچند چنین موضوعاتی در حد معمول و معقول خوب و لازم است، ولی اگر کل رابطه را چنین موضوعاتی پر کرده باشد ، زنگ خطری برای رابطه است که در دراز مدت کسالت آور و خسته کننده خواهد شد!←عشق و ازدواج همچون درختی است که باید به آن رسید و پرورشش داد تا به پیش برود هرگونه بی توجهی باعث پلاسیده شدن و آسیب دیدن این رابطه می شود.←کم توجهی ، بی اهمیتی ، بی ارزشی ، بی تفاوتی و بی علاقگی به جایی منتهی می شود که دیگر همه می پذیرند که این رابطه تمام شده است. و آنوقت است که نگاه انسان بدنبال شروعی تازه ( خیانت ، جدایی و ... ) می رود که خود شروع فجایع بعدی است!, ...ادامه مطلب
تو را هر قدر عطر یاس و ابریشم بغل کردهمرا صدها برابر غصه و ماتم بغل کردهزمستان می رسد گلدان خالی حسرتش این است:چرا شاخه گل مهمان خود را کم بغل کرده؟چه ذوقی می کند انگشترم هربار میبیندعقیقی که برآن نام تو را کندم بغل کردهچنان بر روی صورت ریختی موی پریشان راکه گویی ماه را یک هاله مبهم بغل کردهلبت را می مکی با شیطنت انگار دربارانتمشکی سرخ را نمناکی شبنم بغل کردهدلیل چاک پشت پیرهن شاید همین باشد:زلیخا یوسفش را دیده و محکم بغل کرده…#حامد_عسکری#فقط_شعر_و_غزلشما هم به جمع بیش از ۵۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... , ...ادامه مطلب
سایه ای بر سایه ای خندید و رفتباده ی پُر مایه ای ، خندید و رفتابری آمد ، چند بارید عشق راحالتِ همسایه ای ، خندید و رفتساده آمد ، ساده خندید، ساده رفتمهربان سان دایه ای ، خندید و رفتجان ما را تشنه دید و بغض کردگفت مرا : هم پایه ای ؟ خندید و رفتدید که ما را گُم شدیم اندر طریقگفت مرا : چند آیه ای ، خندید و رفت آن قدر بارید ، تا افسانه شدابر شد ، چند لایه ای خندید و رفت کاش بداند ! جانِ ماست ، در دور دستشد به غایت وایه ای ... خندید و رفت" یوسف "برچسبها: یوسف بخوانید, ...ادامه مطلب
من گرفتار شبم در پی ماه آمده امسیب را دست تو دیدم به گناه آمده امسیب دندان زده از دست تو افتاد زمینباغبانم که فقط محض نگاه آمده امچال اگر در دل آن صورت کنعانی هستبی برادر همه شب در پی چاه آمده امشب و گیسوی تو تا باز به هم پیوستندمن به شبگردی این شهر سیاه آمده اماین همه تند مرو شعر مرا خسته مکنمن که در هر غزلم سوی تو راه آمده ام ...فریدون مشیری, ...ادامه مطلب
دید عجب جایگاه باعظمتی دارد. پرسید: آقا! جای شما تا کجاست؟ گفت: دنیا را میبینی، سه تا از این دنیا، مال من است! بعد پرسید: آقا! کوچکترینش برای انسانها چیست؟ گفت: برای کمترین انسانهای مؤمن در جنّت، نصف دنیاست!آن شخص محضر آیتالله العظمی بهجت(اعلی اللّه مقامه الشّریف) رفت و گفت: آقا! من چنین خوابی دیدم؟ آقا فرمودند: خواب مبارکی است، درست هم هست، ایشان درست بیان کردند. آیتالله مولوی قندهاری(اعلی اللّه مقامه الشّریف) هم فرمودند: همین است، درست بیان کردند.لذا حتّی یک خانه چند هزار متری و ... هیچ است، آنها که دنبال چپاول هستند، چه گیرشان میآید؟ نهایتش یک خانه هزار متری است، غیر از این که نیست. امّا اینها هیچ است و برای آن عالم به اندازه یک بند انگشت هم نیست. البته ما داریم از بعد مادّیش را عرض میکنیم.✍, ...ادامه مطلب
بهشت را دو بار دیدمیک بار در چشمانشو یک بار در خنده اش#دیوار_نوشت برچسبها: عاشقانه تاريخ : یکشنبه بیست و نهم خرداد ۱۴۰۱ | 6:10 | نویسنده : یوسف جلالی | بخوانید, ...ادامه مطلب
در قرآن کریم یک جا تصریح میکند : " ما خلقتُ الجنّ والانسن الّا ایعبدون " غایت خلقت جن و انسان را عبادت شمرده است . ممکن است این برای فهم ما خیلی ثقیل باشد که آخر , عبادت چه فایده ای برای خدا یا برای بشر دارد ... ؟ ولی قران این مطلب را در کمال صراحت ذکر کرده , و عبادت را به عنوان غایت خلقت ذکر نموده است . از نظر قران انبیا آمده اند برای اینکه بشر را به سعادت خودش که غایت سعادت از نظر آنها پرستش خداوند است برسانند. طبعا به این معنا در منطق اسلام هدف اصلی از زندگی, جز معبود چیز دیگری نمی تواند باشد .یعنی قران می خواهدانسان را بسازد و می خواهد ب,هدف خلقت انسان از دیدگاه قران,هدف آفرینش انسان از دیدگاه قرآن,هدف از خلقت انسان از ديدگاه قرآن و عقل,اهداف آفرینش انسان از دیدگاه قرآن ...ادامه مطلب