غزل دوش به وقتِ عبورِت ، شکستِ پرهیز دیدم

ساخت وبلاگ

چه قدر ؟ به عُمرم ، هوای دلتنگ پاییز دیدم

بسی از این شهر ، بلای چنگیز دیدم

چه مَردُمی با صفا و لطیف دارد شمال

محبت را ، به چشمان اهالی جالیز دیدم

کدام مدرسه ؟ جز چشمت ! درس عشق می دهد

به وقت هنر های تو ! خود را بی چیز دیدم

تو ای درختِ ممنوعه ی غزل های بوسه ام

به هر قافیه تنگی ! سایه را ، اسرار آمیز دیدم

در این میخانه ی شهر ، همه زخمِ " یکی "دارند

که ساقی را هم قدح به دست ، اشک ریز دیدم

تو را نمی شود خواست ، مگر در سایه ی خیال

دوش به وقتِ عبورِت ، شکستِ پرهیز دیدم

بخند که در قمار عشق ، برنده معشوق است

که شکستگان حریمت را ، بلاخیز دیدم

من از حراج دلم ، چه دارم ؟ جز مشتی شعر

الحمدالله ، که جان را ز عشقت ! لبریز دیدم

" یوسف "


برچسب‌ها: یوسف

معرفت حضرت باریتعالی...
ما را در سایت معرفت حضرت باریتعالی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : imarefateyare بازدید : 91 تاريخ : يکشنبه 27 آذر 1401 ساعت: 4:54