معرفت حضرت باریتعالی

متن مرتبط با «سایه» در سایت معرفت حضرت باریتعالی نوشته شده است

سایه هم ، دیگر مهربان نیست

  • سایه هم ، دیگر مهربان نیست, ...ادامه مطلب

  • غزل شبیهِ سایه ها ، میا ! مرو ! بمان ! بخوان ! مرا

  • از صبحی چنین پاک ، جز تو ! چه آرزو کنم ؟تو بیا ! صبحی عشق را با عشق ، رو به رو کنم شبیهِ سایه ها ، میا ! مرو ! بمان ! بخوان ! مرا بیا ! تا از دفترِ دل ، راز دل ، گفتگو کنم بیا بخوان ! نمازِ عشق ، با وضوی بارانِ مِهربیاموزم از تو ! همانگونه از عشق ، وضو کنمتمام قصّه این است ، من عاشقم بر تو ! ، می مانمکه از طهارتِ جانِ تو ، جانِ خویش شستشو کنمنقلِ حدیثِ رفتنت ! کنار ساقی ، به میخانه گذشت هر دو باریدیم ... دردی دیگر آمد ، که شک به او کنمگشادِ کار من نمی شود ، مگر به معجزه ی قضا ، قَدَرمن این معجزه را ، در کدام حَرَم جستجو کنم ؟ای دوست ! نوایِ تو فراتر از آرزوی ماست انگارآه ... بیایی ! بخوانی مرا ، کودکانه بوسه از گلو کنم مرا از رفتنت معلوم شد ، که عشق رفتنی استولی ... برای یافتنت ! باید شهر را زیر و رو کنم " یوسف "برچسب‌ها: یوسف بخوانید, ...ادامه مطلب

  • غزل سایه ای بر سایه ای خندید و رفت

  • سایه ای بر سایه ای خندید و رفتباده ی پُر مایه ای ، خندید و رفتابری آمد ، چند بارید عشق راحالتِ همسایه ای ، خندید و رفتساده آمد ، ساده خندید، ساده رفتمهربان سان دایه ای ، خندید و رفتجان ما را تشنه دید و بغض کردگفت مرا : هم پایه ای ؟ خندید و رفتدید که ما را گُم شدیم اندر طریقگفت مرا : چند آیه ای ، خندید و رفت آن قدر بارید ، تا افسانه شدابر شد ، چند لایه ای خندید و رفت کاش بداند ! جانِ ماست ، در دور دستشد به غایت وایه ای ... خندید و رفت" یوسف "برچسب‌ها: یوسف بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها