معرفت حضرت باریتعالی

متن مرتبط با «مثتنوی» در سایت معرفت حضرت باریتعالی نوشته شده است

مثتنوی فرصتی خواهم که قربانی کنم

  • بشنو از دل تا خبر دارت کندتاج عشق افکنده , سردارت کند   عالم هستی  زعشق آمد پدید آنکه عشق را دید , خود را هم ندید؟   عشق و تشویشش دائم توام است رنج و هجر وغصه هایش با هم است   عشق که آمد قبله , ای جان می رود  قبله ات بر سمت جانان می رود   فرصتی خواهی که قربانی کنی هر چه داری در رهش فانی کنی   تا یقین دارد که جانت جان اوست نبض تو در عشق و در چشمان اوست   کی تورا عشقی چنین آتش زده ؟ عشقِ عشقِ او یقین آتش زده   کن یقین این عشق آسمانی است گرچه چشم تو به شب بارانی است   غصه اش نامی ؟ مگو , گو شور عشق جان بنه اخلاص بر دستور عشق   ماه تابان گوشه ی رخسار اوست بخشش خورشید از رفتار اوست   در کنارم با من,مثتنوی,فرصتی,خواهم,قربانی,کنم ...ادامه مطلب

  • مثتنوی نعره زد عشقت : که من سودایی ام

  • نعره زد عشقت : که من سودایی امحاصل درد و و غم و رسوایی ام   بشنو از من وز دلم , راز درون  چون رسیده بهر تو پای جنون    بین قرار ما به سودایی کشید عهد بستیم , حیف به تنهایی کشید   صد سبب دخلند به این هجران تو بی سبب عاشق نشد نالان تو   ابر از آن بالا جاری می شود امر از آن بالا کاری می شود   این همه ت, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها