مثتنوی نعره زد عشقت : که من سودایی ام

ساخت وبلاگ
نعره زد عشقت : که من سودایی ام

حاصل درد و و غم و رسوایی ام

 

بشنو از من وز دلم , راز درون 

چون رسیده بهر تو پای جنون 

 

بین قرار ما به سودایی کشید

عهد بستیم , حیف به تنهایی کشید

 

صد سبب دخلند به این هجران تو

بی سبب عاشق نشد نالان تو

 

ابر از آن بالا جاری می شود

امر از آن بالا کاری می شود

 

این همه تقسیم عشق از ما نیست 

مطمن باشیم که این دست کسی است

 

هم نظر هم دست او در کار هست

بی نهایت حکم در انبار هست

 

کِی توانیم ژرف حکمش را رسیم 

ما در این هستیِ ,نطام , شاید خسیم

 

تابع شو , آرامش و آرام باش

قانع شو , مستِ میِ آن جام باش

 

دست به تسلیم بر , حکومت می نما

ورنه نه بی تسلیم شوی تو بی نوا

.

.

.

" یوسف "

معرفت حضرت باریتعالی...
ما را در سایت معرفت حضرت باریتعالی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : imarefateyare بازدید : 209 تاريخ : چهارشنبه 28 تير 1396 ساعت: 17:39