معرفت حضرت باریتعالی

متن مرتبط با «شده» در سایت معرفت حضرت باریتعالی نوشته شده است

شما زندگی را درست متوجه نشده‌اید!

  • ⚜ #سخن_بزرگان ⚜در مدرسه از من پرسیدند وقتی بزرگ شدی می‌خواهی چه کاره شوی،پاسخ دادم: خوشحال!گفتند: سوال را درست متوجه نشدی گفتم: شما زندگی را درست متوجه نشده‌اید!, ...ادامه مطلب

  • چرا اينقدر غيبت در اسلام منع شده

  • مرحوم کل احمد آقا، در بيان يکي از علت هاي پستي و فرومايگي اين صفت مذموم، مي فرمودند:« يکي از عواملي که اينقدر غيبت در اسلام منع شده، آن است که اگر شخصيت کسي در نزد ديگران خراب شود و عيوب زشت وي آشکار گردد، تا يک عمر، همگان آن شخص را بواسطه همان عمل بد او مي شناسند؛ و هميشه خرابي کردار او به چشم مي آيد.در ايام جواني يکي از دوستانم را در حال انجام عمل زشتي مشاهده کردم. اين اتفاق باعث شد که تا حسابي از چشم من بيافتد.حضرت همان روز و در حالي که در قنوت نماز بودم، باطن او را به من نشان دادند. باطن وي، بسيار نوراني بود و درست و حسابي با خدا عشقبازي مي کرد. سپس به من فرمودند: تو آن سوي وجود او را ديدي. اکنون اين سوي او را هم تماشا کن!»✍️منبع : کتاب رند عالم سوز @Asemani_bashimبرچسب‌ها: عرفانی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جهانی طالب بهشت شده‌اند، و یکی طالب عشق نیامده

  • جهانی طالب بهشت شده‌اند، و یکی طالب عشق نیامده!از بهر آنکه بهشت، نصیب نَفس و دل باشد؛و عشق، نصیب جان و حقیقت.هزار کس طالب مُهره باشند و یکی طالب دُر و جوهر نباشد، آن کس که به مجاز قدم در عشق نهد، چون به میانه عشق رسد گوید:که من می‌دانستم که قدم درنمی‌باید نهادن، لاجرم بباید کشیدن.@molanatarighat#شیخ‌عین‌القضات_همدانیتمهیدات.برچسب‌ها: عین القضات همدانی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • در آخرت انسان از خواب غفلت بیدار شده و میفهمد

  • نکتهلا اله الا الله یعنی رهایی از قید هر نوع بندگی. یعنی خلاص شدن از هر نوع تعلق و وابستگی. یعنی آزادی. زیرا آن خدایی که آخر جمله اثبات می شود، خود مطلق آزادی است. و بندگیِ آزادی کردن، آزادگی می آورد. این جمله ی اسراری کلید رهایی از هر نوع بردگی و خفقان است. از این منظر؛ گویندگان حقیقی لا اله الا الله فقط آزادگان هستند و دیگران فقط آن را تلفظ می کنند.https://t.me/hayatarefanehنکته«يُبَصَّرُونَهُمْ ۚ يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِي مِنْ عَذَابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنِيهِ»(11 معارج)«چون حقیقت حال شان به آن ها بنمایند آن روز کافر بدکار آرزو کند که کاش توانستی فرزندانش را فدای خود سازد و از عذاب برهد.»آیه فوق نشانگر این است که در آخرت انسان از خواب غفلت بیدار شده و میفهمد که تمام تلاش هایی که برای رضایت همسر و فرزندان و دوستان انجام داده که در راستای رضایت حق تعالی نبوده, تا چه حد دچار خسران و زیان شده و حاضر به نابودی همه میشود!تا از این مهلکه و عذاب قیامت نجات یابد اما چه فایده و سود.https://t.me/hayatarefanehبرچسب‌ها: عرفانی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • چه بسيارند كسانى كه به سبب نعمتى كه به آنها داده شده در غفلت فرو مى‌روند

  • ✅ امام علی (علیه السلام) فرمود:چه بسيارند كسانى كه به سبب نعمتى كه به آنها داده شده در غفلت فرو مى‌روند و به سبب پرده‌پوشى خدا بر آنها مغرور مى‌گردند و بر اثر تعريف وتمجيد از آنان فريب مى‌خورند و خداوند هيچ كس را به چيزى مانند مهلت دادن (و ادامه نعمت‌ها و ترك عقوبت) آزمايش نكرده است.#حکمت - 116✅ خدا به افرادى كه طغيان را به اوج خود مى رسانند نيكى مى كند، #نعمت مى بخشد، مقام مى دهد و ناگهان در ميان ناز و نعمت گرفتار مجازاتشان مى سازد، مجازاتى كه در آن حالت بسيار دردناك است.خدا، ستار العيوب است و تا آن جا كه ممكن باشد بر گناهان بندگانش پرده مى افكند تا بيدار شوند و توبه كنند و به راه حق باز گردند ولى گروهى به عكس، مغرور مى شوند و از اين ستر الهى فريب مى خورند و بر شدت و كثرت #گناه مى افزايند. با توجه به اين كه «چون كه از حد بگذرد رسوا كند» سرانجام پرده ها بالا مى رود و آنها رسواى خاص و عام مى شوند.چهارمين جمله اشاره به حال كسانى است كه خداوندِ حليم و غفور آنها را از طريق بخشيدن نعمت و گسترش روزى و مانند آن مى آزمايد شايد به پاس نعمت هاى الهى بيدار شوند و باز گردند؛ اين گسترش نعمت ها سبب غفلت و بى خبريشان شده و همچنان راه خطا را با شتاب ادامه مى دهند، ناگهان خدا آنها را گرفته و مجازات مى كند؛ مجازاتى كه بسيار دردناك است.منبع: خلاصه شده از پیام امام امیرالمومنین علیه السلام., ...ادامه مطلب

  • غزل پر از باران شده کوچه بباری تا ببارانم

  • صبح بارانیغرقِ آغوشِ خیالی باشی واز لبت خنده بریزد؛ باران پشتِ پنجره می خنددمن اینجا بیشتر ...#لیلا_مقربی*******************پُر از باران شود کوچه ، بخندی ! تا ببارانم همه جانان شود کوچه ، بخندی ! تا ببارانم به وقتِ گرگِ میشِ صبح ، بپرهیزی ز خوابِ صبحهمه حیران شود کوچه ، بخندی ! تا ببارانمبیندازی تو چترِ خود ، ببوسم دسته ی آن راز تو خندان شود کوچه ، بخندی ! تا ببارانمکجا چتر بر سرم گیرم ؟ که از باران نمک گیرم درِ ایمان شود کوچه ، بخندی ! تا ببارانمفضا باران می بارد ، قضا طوفان می بارد اگر طوفان شود کوچه ، بخندی ! تا ببارانمعجب عطری خدا دارد ، عجب شعری هوا دارد چنین حیران شود کوچه ، بخندی ! تا ببارانماگر خیسم ، فدای تو ! همی ایستم ، برای تو !تو را مهمان  شود کوچه ، بخندی ! تا ببارانم" یوسف "برچسب‌ها: یوسف بخوانید, ...ادامه مطلب

  • مثنوی ماه و پری جمع شده در صورتت

  • ماه نو ام کرده به جانم طلوع نور و حیاتی شده بر دل شروع دیدی به جان آمدی و جان شدی؟  آن چه دلم بود تو هم ، آن شدی حس تو را دیده ، پسندیده ام عشق تورا دیده که خندیده ام آمدی و خواب مرا ، عشق ربود پیری ، تو را دیده ام و عشق چه سود؟ کاش جوانی به برم می شدی عشق من و تاج سرم می شدی گریه ی تو  مثنوی سازم بود  خنده ی تو نطقه ی آغاز بود شعر و شراب شب من می شدی مرحم زخم و تب من می شدی دست به پیشانی من می زدی آب به جان و تن من می زدی آمده ای دست بگیری مرا ؟  مست توام ، مست نگیری مرا ؟ قصه ام از مهر تو آغاز گشت عاطفه ات نقطه ی پرواز گشت لحظه به لحظه تو کنار منی  باغ کجا ؟ عین بهار منی  ماه و پری جمع شده در صورتت نیست مرا خواهشی جز رویتت  دل بدهم روی نمایان کنی ؟  جان بدهم ، بوسه فراوان کنی ؟ خاطر ما را به غزل یاد کن  خنده ای زن هم به عسل شاد کن " فر " تو را " ماه " تو را می خرم عشق تو را تا به غزل می برم " یوسف " , ...ادامه مطلب

  • مثنوی باز هوایی شده ام چاره کن

  • دوش به خواب دست به زلف تو بود حال خراب مست به زلف تو بود من کجا زلف درازش کجا ؟ بخت کجا بوسه نازش کجا؟ گفت : به پیش ،  دولت تو امده خورده ورق  ، دنوبت تو امده بوسه بزد ، درد فراقش نماند کهنگی زخمه ی داغش نماند تشنه همی منتظر اب بود دیده مرا عاشق بی تاب بود گفت به صبر اجر دهند ، صبر کن دهر طلبی زجر دهند ، صبر کن دست بدان ماه رسید ، ماه شد سائل واصل به برش شاه شد  گفت : بگو  قصه ی این سالها نقش و خی,مثنوی,هوایی ...ادامه مطلب

  • غزل ای میوه گم شده ی بهشت من بیا کنارم

  • شگون ندارد صبح را بی شعر تو آغاز کنمآن ترانه دل نشین " یارا " را نه آواز کنم  نفس کشیدن بی تو سخت است تو میفهمی بی تو و عشقت چگونه به خوشبختی پروازکنم همیشه چشم و گوشم به راه مانده تا خبر آید به ضربه ای از در , کودکانه بشتابم تا در باز کنم  منتطرم همیشه تا یکی روز خودنمایی کنم بخواهد جان را , از , ...ادامه مطلب

  • غزل نمک گیر خدایت شده ام

  • باورت هست که بارها فدایت شده ام  شبها غرق خیال , محو نگاهت شده ام    دم به دم تا ببرم نام تورا , دانستی ؟ عاشقِ گفتن " جانم " ز صدایت شده ام ؟   گل سرخی که در باغچه بود بهرتو بود   تا ببویم تا ببوسم تا بمیرم که فنایت شده ام   قصّه یِ غصّه یِ تو پیر نمود جان مرا کشته یِ گریه یِ خاموشِ صدایت شده ام    مدعی هست فراوان به سرت سوگندم  عاشق ذره به ذره به وفایت شده ام    تو بایست اول صبح تا که به دورت گردم   جانِ شیرین , سپردرد و بلایت شده ام   تا تورا داد به من سجده یِ شکر واجب شد  با وجودِ تو نمک گیر خدایت شده ام    " یوسف "          , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها