گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آیدگفتا که ماه من شو گفتا اگر بر آید
" حافظ رضوان الله تعالی علیه "
*****************************************
گفتم : شکسته ام من گفتا : خیال باشد
سودا فتاده جانم گفتا : محال باشد
گفتم : که رشته ی دل خورده گره به زلفت
گفتا : خیا ل خام است یا انفعال باشد
گفتم : به خواب دیدم یا که سراب دیدم
گفتا : سراب و خوابت هر دو محال باشد
گفتم : که جهد مهرت ما را نبرده منزل
گفتا : ا گر نخواهیم این انفصال باشد
گفتم : چنین شکسته کس بر دلت نشسته ؟
گفتا : که صد هزاران ما را سئوال باشد
گفتم : نسیم جانم ! بویت به دل رسانم
گفتا : که دائیم ما بهرت حلال باشد
گفتم : تفضلی کن ما را تغزلی کن
گفتا : اگر سرایی ما را خصال باشد
گفتم : تبسمت را صبحی نظاره باشم؟
گفت : کو بهره دارد کآشفته حال باشد
گفتم : چگونه صدقم روشن کنم به جانت
گفتا : مدعی را صد قیل و قا ل باشد
بر دل نظر داریم آنجا گذر داریم
آشفته دائما باش کین اتصال باشد
گفتا: طاقتت هست باری لیاقتت هست
پا نه حریم عشقم کینجا جمال باشد
" یوسف "
معرفت حضرت باریتعالی...
ما را در سایت معرفت حضرت باریتعالی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : imarefateyare بازدید : 185 تاريخ : يکشنبه 23 مهر 1396 ساعت: 21:13