مثنوی مست عشقت گشته این مست الست

ساخت وبلاگ
مهربان ای مهربان ای مهربان

مهرکردی؟ سحرکردی؟ بردی جان؟

مهر را هم سحر را من می برم

چون ز توست از عمق جانم می خرم

می برم در جان نگهداری کنم 

سود سود است من خریداری کنم

هر چه از توست پاک پاک است جان من

گفتگویت هم شده درمان من

درد از  تو نوش داروی من است

مست عشقت گشته این مست الست

باده عمدا داده ای مستم کنی

" باده عشقت " که تا هستم کنی

من فدایی دل پاک تو را

کی نشینم ساحل پاک تو را 

چشم دوزم به فروغ چشمت

خیل اغیار به شلوغ چشمت

چهره معصوم نازت ، ناز بود

کاش مرا تا کوی تو پرواز بود

پر زنم من تا حریم خانه ات 

تا قرار گیرم به روی شانه ات

دست کشی بال و پرم را ماه من؟

 بوسه کی سازی سرم را ماه من ؟

" یوسف "

معرفت حضرت باریتعالی...
ما را در سایت معرفت حضرت باریتعالی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : imarefateyare بازدید : 238 تاريخ : دوشنبه 20 آذر 1396 ساعت: 0:14