غزل دل می دهم دل می دهم اما به صاحبدل دهم

ساخت وبلاگ
ای یار ما ای یار ما سودا شده رفتار ما

دل را چه آوردی سرش سنگ ریزه شد در کار ما

من یوسُفم من یوسُفم اما کجا تقوی کنم ؟

بهر تو رسوا گشته ام خلوت شده بازار ما

جان داده ام تا یافته ام آن دولت نا یافته ام

بنگر چه نقشی بافته ام ؟ نقش تو در آثار ما

من آتشم من آتشم خواهی بیا در آتشم 

من دل کِشم من دل کِشم دل می برد این یار ما ؟ 

دل می دهم دل می دهم امّا به صاحبدل دهم 

وز عشق تو را حاصل دهم بنگر تو در ایثار ما 

گرمیِ بازارم تویی ، آئینه ، دلدارم تویی

آخر خریدارم تویی رفت در گرو دستار ما

گفتی بیا مرهم بزن آتش مزن برهم مزن

باران مهر ، نم نم بزن صاحب دل هم غار ما

ای ماه ! پنهان می شوی دانم که درمان می شوی

این خسته را جان می شوی ای مهربان غمخوار ما

" یوسف" 

معرفت حضرت باریتعالی...
ما را در سایت معرفت حضرت باریتعالی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : imarefateyare بازدید : 192 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 6:43