غزل هنوزم چشم به راه معجزه اینجا و آنجایم

ساخت وبلاگ

سوایِ عشق ، سوایِ تو ، سوایِ تشنگی هایم

دگر دنبالِ عشق ، دنبالِ تو ، نمی آیم ، نمی آیم

 

ببین از تو چه دیده این دلِ آشفته ی شاعر

طبیم گفت : در این حرمان نمی پایم نمی پایم

 

خلاصی خواهم و امّا به فرمانِ من است ، این دل ؟

هنوزم چشم به راهِ معجزه ، اینجا و آنجایم

 

هنوزم حافظِ مرحوم ، مرا با صد غزل امید می دارد

در این بازی به جای نقشِ خود ، نقشِ زلیخایم

 

مجالی بایدم تا این غبار جان ، بیاید تا خوشیدت

ببین با یک پیامت من سراپایم سراپایم ؟

 

شنیدی که فرای جسم و رویت عاشقت هستم ؟

به صدقم دیده ای در این عزل ها و نواهایم؟

 

گناهِ اولم این بود ، ز دستت من نمی دادم

گناهی بود ، گمانم بوده هستن آن سجایایم

 

تویی آن رحمتِ بی حدِ از پرده ی غیبِ الهی ام

خدایا عفو فرما تو آن نادیدن کوهِ عطایایم

 

 

 

معرفت حضرت باریتعالی...
ما را در سایت معرفت حضرت باریتعالی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : imarefateyare بازدید : 204 تاريخ : يکشنبه 31 فروردين 1399 ساعت: 7:38