معرفت حضرت باریتعالی

متن مرتبط با «دیوانه» در سایت معرفت حضرت باریتعالی نوشته شده است

غزل این شهر ، دیوانه را چوبِ سنگین نمی زند

  • اگر چه دوست به قهر است ، چُنین نمی زندهزار زخمِ کاری اش ، مرا زمین نمی زندهر آن چه یار سازد ، مصلحت است انگارپنداشته ای ؟ بیاید ، بوسه قرین نمی زند؟در لطف او ندارم شک ، چون فرشته استتیرِ خلاص دارد ار چه ، به یقین نمی زندمن سِحرش را ، به بوسه باطل می کنمشاید رد بوسه را ، به حُرم آئین نمی زنداگر با " آینه " ، به راز نشسته ام عمریمَرد است" او "، حرفِ غمگین نمی زند انگار تنهایی سرنوشت من است تا آخر ، عجب کهاین شهر ، دیوانه را چوبِ سنگین نمی زنددیشب ، پشت این پنجره ، دختری از تب سوختطفلک اینجا ، شاعری برایش شعر شیرین نمی زندغصه دارِ یک شهرم ، که از عشق خالی شدنددربِ خانه ی شاعر را ،" با این " نمی زند " یوسف "برچسب‌ها: یوسف بخوانید, ...ادامه مطلب

  • شعر رفتم که از دیوانه بازی دست بردارم

  • برایش دیوانه شو

  • وقتی کسی تو را میرنجاند،ناراحت نشو، چرا که این قانون طبیعت است...درختی که شیرین ترین میوه ها را دارد،بیشترین سنگها را می خورد...@Pretty_Life برایش دیوانه شو؛ چرا که عشقی عاقلانه هیچ زنی را افسون نمی‌ک, ...ادامه مطلب

  • غزل رخصت نشود تا غزلم را به دیوانه فرستم

  • رُخصت نشود تا غزلم را ز دیوانه فرستممستش کنم و مصرعی پیمانه فرستم خام است ندانست که عشق آبِ حیات استاز دیده ببارم ، به هجرش اسیرانه فرستم ماییم و همین جان ، که آن هم گِروی توستتنها به تو این جان ، طبی, ...ادامه مطلب

  • ‍ گرشدی عاشق بدان دیوانه وارش بهتر است حسین منزوی

  • ‍ گرشدی نیلوبلاگ عاشق بدان دیوانه نیلوبلاگ وارش بهتر استدر قرار یار، عاشق بیقرارش بهتر است در عطش حالی ست از آب گوارا بیشترچشمهای مست خوب اما خمارش بهتر است گیسوانت راکه چون دریاچه در موج آمدهباز کن بر گرد گردن، آبشارش, ...ادامه مطلب

  • غزل دیوانه مخوان مرا ز سودا گذشته ام

  • دیوانه مخوان مرا ،ز سودا گذشته اممگو  از رسوایی ، ز پرو ا گذشته ام   ببین چگونه تسبیح و سجاده رهن میخانه گشت آتش  نشسته به  ایمانم  ز  عقبی گ ذشته ام   گمان  مدار بی ی ادت شبی سحر شود دست بشور ز بیمارت ، ز دعا گذشته ام   دوای درد من دانی ، بدین جا یافت می نشود اجل  ر ا خب ر دهید  ز  دنیا  گذشته ام   پری  روی  من ،  ز مهر  فزون ر بوده ای , دلم ندیده ام به محبت چو تو، ز ما فیها گذشته ام   ز یک سو هز,دیوانه,مخوان,گذشته ...ادامه مطلب

  • غزل چرا پس می زنی عشق من دیوانه را جا ؟

  • چرا پس می زنی عشق من دیوانه را جانا ؟چو من شیدا نمی یابی چینین پروانه را جانا    شنیدم میل به می داری که فارغ گردی از هستی ز بهر تو قرق کردم من این میخانه را جانا   من از حرف حرف تو شعر و غزل با مثنوی سازم فقط یادی نکن , هجر و فراق , افسانه را جانا شمیم یاد تو مارا به وجد می آرد و مستانه می دارد اگ, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها