غزل دیوانه مخوان مرا ز سودا گذشته ام

ساخت وبلاگ
دیوانه مخوان مرا ،ز سودا گذشته ام

مگو  از رسوایی ، ز پرو ا گذشته ام

 

ببین چگونه تسبیح و سجاده رهن میخانه گشت

آتش  نشسته به  ایمانم  ز  عقبی گ ذشته ام

 

گمان  مدار بی ی ادت شبی سحر شود

دست بشور ز بیمارت ، ز دعا گذشته ام

 

دوای درد من دانی ، بدین جا یافت می نشود

اجل  ر ا خب ر دهید  ز  دنیا  گذشته ام

 

پری  روی  من ،  ز مهر  فزون ر بوده ای , دلم

ندیده ام به محبت چو تو، ز ما فیها گذشته ام

 

ز یک سو هزار زخم به جانم نشسته است

برای بقایش از این مسیر ، تنها گذشته ام

 

خدا   کند  که  نداند  هنوز  جان  من است

زشوق دیدارش مست ، ز صهبا گذشته ام

 

بیچاره  این دلم ، چه امی دها به خویش می داد

تو فقط می دانی به خاطر تو " خدایا " گذشته ام  

 

" یوسف "

معرفت حضرت باریتعالی...
ما را در سایت معرفت حضرت باریتعالی دنبال می کنید

برچسب : دیوانه,مخوان,گذشته, نویسنده : imarefateyare بازدید : 235 تاريخ : شنبه 8 مهر 1396 ساعت: 10:56