معرفت حضرت باریتعالی

متن مرتبط با «مرا» در سایت معرفت حضرت باریتعالی نوشته شده است

هنرِ اصلِ خدای مرا می بینی؟

  • تو فقط سرایِ مرا می‌بینی کِی نقشِ ورای مرا می‌بینی؟این همه ، دادِ غزل پیچیدهتو خیالِ هوای مرا می بینی دلِ من غرق تمنّای تو شدهمگر عمقِ بلای مرا می بینی؟من و این‌ آینه ، مبتلای توایمهنرِ اصلِ خدای مرا می بینی؟چه کنم ؟ که دیوانه ، دیده شودتچشمِ مستِ مبتلای مرا می بینی؟من و ذوقِ دو سه بوسه ی گرمپشتِ شیشه ، تبِ آشنای مرا می بینی ؟دَمِ من گرفته بویِ دلی آن سونفسم ! حسِ نوای مرا می بینی؟هوس دویدنم با توست ، در بارانفرض ماجرای مرا می بینی؟در تو‌ دیوانه ای به نجوا هست ؟شرمنده ، ردِ خطای مرا می بینی؟سرِ ماجرای قمارِ تو من مُردمدردِ چون و چرای مرا می بینی؟رد شد از جنونِ دلم یعنی که :ذره ای از عطای مرا می بینی؟" یوسف "برچسب‌ها: یوسف بخوانید, ...ادامه مطلب

  • مراقبت قوی تر

  • ‍ علامه حسن زاده آملی :صفای قلب در مراقبت قوی است .بدان که هرچه مزاج معتدل تر و مراقبت قوی تر باشد و صداقت و خلوص نیت و صفای قلب بیشتر باشد ، تمثلات صور روشن تر و حکایت آن ها از واقع بهتر است. @tezkar, ...ادامه مطلب

  • غزل بیا و هرچه دروغ و بهانه ی مرا زیبا کن

  • بیا ! خلوتِ عاشقانه ی مرا زیبا کنبخند ! بخند ! جای نشانه ی مرا زیبا کنخلوتِ عاشقانه مرا بِشکن دیوانه !به عشوه ، غزل ، جوانه ی مرا زیبا کنبا بغضت ! گِره مینداز بیشتر به کارِ منبا چشمت ! دل بی کرانه ی مرا زیبا کن!چه قدر باز شود زمستان ؟ این پنجره ی منتظربیا و آینه و آب و شانه ی مرا زیبا کن سرودِ مجلس من ، که تار می گذرد بیا ببوس ! هوای شبانه ی مرا زیبا کن بیا هوایی کن ! کودک درونِ مرا رقصتبیا بپیچ ! بچرخ ! ترانه ی مرا زیبا کن بیا صدا کن ! جان بگیرد این گلبرگ گلدانبیا صدا کن مرا ، آشیانه مرا زیبا کن تو تعیبر کن ! خوابِ مرا که دریا بود و موجبیا و هرچه دروغ و بهانه ی مرا زیبا کن!" یوسف:برچسب‌ها: یوسف بخوانید, ...ادامه مطلب

  • خدایا! کار مرا آنگونه به سامان برسان که تو سزاوار آنی

  • " إِلَهِی تَوَلَّ مِنْ أَمْرِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ..." خدایا! کار مرا آنگونه به سامان برسان که تو سزاوار آنی, ...ادامه مطلب

  • پس مرا آنگونه ساز که تو دوست می داری

  • ‍ از نیایش های امام علی (ع):خدای من!مرا این ارجمندی بس کهبنده ی تو باشمو این سرافرازی بس کهپروردگار من تو باشیتو همانگونه هستی کهمن دوست دارمپس مرا آنگونه ساز کهتو دوست می داری#بحارالانوار ج ۷۴ ص ۴۰۰@Molana79برچسب‌ها: امام علی علیه السلام بخوانید, ...ادامه مطلب

  • غزل شبیهِ سایه ها ، میا ! مرو ! بمان ! بخوان ! مرا

  • از صبحی چنین پاک ، جز تو ! چه آرزو کنم ؟تو بیا ! صبحی عشق را با عشق ، رو به رو کنم شبیهِ سایه ها ، میا ! مرو ! بمان ! بخوان ! مرا بیا ! تا از دفترِ دل ، راز دل ، گفتگو کنم بیا بخوان ! نمازِ عشق ، با وضوی بارانِ مِهربیاموزم از تو ! همانگونه از عشق ، وضو کنمتمام قصّه این است ، من عاشقم بر تو ! ، می مانمکه از طهارتِ جانِ تو ، جانِ خویش شستشو کنمنقلِ حدیثِ رفتنت ! کنار ساقی ، به میخانه گذشت هر دو باریدیم ... دردی دیگر آمد ، که شک به او کنمگشادِ کار من نمی شود ، مگر به معجزه ی قضا ، قَدَرمن این معجزه را ، در کدام حَرَم جستجو کنم ؟ای دوست ! نوایِ تو فراتر از آرزوی ماست انگارآه ... بیایی ! بخوانی مرا ، کودکانه بوسه از گلو کنم مرا از رفتنت معلوم شد ، که عشق رفتنی استولی ... برای یافتنت ! باید شهر را زیر و رو کنم " یوسف "برچسب‌ها: یوسف بخوانید, ...ادامه مطلب

  • مراقبت» در اخلاق یك معنا دارد، در عرفان معنای دیگر دارد.

  • مراقب دیگران مباش بلکه ....

  • بزرگترین اشتباهی که مردم،در روابط انسانی مرتکب میشونداین است که بجای آنکهمراقب و نگرانرفتار و اعمال و پندار خود باشندنگران رفتار و اعمال دیگرانند‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌, ...ادامه مطلب

  • غزل دیوانه مخوان مرا ز سودا گذشته ام

  • دیوانه مخوان مرا ،ز سودا گذشته اممگو  از رسوایی ، ز پرو ا گذشته ام   ببین چگونه تسبیح و سجاده رهن میخانه گشت آتش  نشسته به  ایمانم  ز  عقبی گ ذشته ام   گمان  مدار بی ی ادت شبی سحر شود دست بشور ز بیمارت ، ز دعا گذشته ام   دوای درد من دانی ، بدین جا یافت می نشود اجل  ر ا خب ر دهید  ز  دنیا  گذشته ام   پری  روی  من ،  ز مهر  فزون ر بوده ای , دلم ندیده ام به محبت چو تو، ز ما فیها گذشته ام   ز یک سو هز,دیوانه,مخوان,گذشته ...ادامه مطلب

  • غزل بی وفا مخوان مرا

  • بی وفا مخوان مرا , چه دانی چه دردی است نگفتن دردپنهان کرده  به جانِ خویش  هزار راز و  درد  این تنها مرد   هم راز من فقط اشگ و این غزلهای بی زبان تکراری اند آتش فتاده چو اتشفان به درونم ؛ مبین مرا به ظاهر سرد   غیبت مرا دیدی و به عشق دروغین تعبیر کردی خوشا به حالت که ندانی چرا از تو شده او رد   گمان ندارم که بدانی چگونه دورادور در پی توام می دانم به گاه خواب دعاگویی , من هم به نماز فرد   حدیث ما چو یوسف و زلیخا تمام گشته لله شکرا که جنود عقل و عشق بُردند دراین کشاکش نبرد " یوسف " ,غزل,وفا,مخوان,مرا ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها